خلاصه داستان : داستان در مورد گروهی از کشیش ها است که مورد تهدید تروریست های بنیادگرا قرار گرفته اند. آن ها به همراه جمعیتی از افراد فقیر در مکانی پناه گرفته اند. اکنون باید تصمیم بگیرند که آنجا را ترک کنند یا همراه مردم باقی بمانند...

خلاصه داستان : “ایزابل” دختری جوان ، بلندپرواز و با استعداد است که در دفتری چند ملیتی در پاریس کار می کند. رئیس او “کریستین” نیز به همان اندازه بلندپرواز است. او از ایده های ایزابل برای ارتقای مقام خود به ریاست دفتر نیویورک استفاده می کند و …

خلاصه داستان : دو خط داستانی موازی وضعیت کنونی رابطه دو معشوق سابق را نشان می دهد."نورا" مادر مجردی است که برای محافظت از پدر خود در بیمارستانی روانی گرفتار می شود و "اسماعیل" یک موسیقیدان نابغه که نقشه فرار خود را طرح ریزی می کند...

خلاصه داستان :آنها از سرتاسر اروپا می آیند: روسیه، رومانی، اوکراین. آنها پسران شرقی هستند. بزرگترین آنها بیشتر از 25 سال سن ندارد و سن کوچکترینشان را به سختی می توان حدس زد...

خلاصه داستان :این اثر، داستان عصب شناس نامدار فرانسوی در قرن نوزدهم یعنی در ژان مارتین چارکوت را به همراه بیمار نوجوانش را روایت می‎کند که بعد از یک حمله عصبی، به تمامی فلج می‎شود...